تعاریفی از فضای شهری
شهر یک رویدادهیجانانگیز در محیط است. شهر مکان زندگی مردمی است که تحرک،تشکل و توسعه و استمرار در آن است؛ تحرک در فضای اجتماعی، تحرک درفضای اقتصادی و تحرکدر فضای مکانی. در نتیجه برایاینکه بتوان چهرهای انسانیتر به ساخت شهر بخشید،ناگزیر باید به فضاهایی روی آورد که همگانیاند و زندهترینحرکتهای شهری در آنها رخ می دهد، در غیر این صورتشهر خستهکننده و بیروح جلوه کرده و ناتوان ازپاسخگویی به نیازهای کلیدی مردم آن، تجربهای شکستخوردهاست.
هرگونه فضایی را در شهر نمیتوان فضای شهری دانست، بلکه ارتباطات ویژه بصری وحرکتی در فضایی با خصوصیاتی ویژه، موجدفضای شهری است، در غیر این صورت بیشتر ازحفرهای درمیان ساختمانها نخواهیم داشت. کالن نویسنده کتاب منظر شهری و ازنخستیننظریهپردازان نظم ساختاری بین اجزاء و محیطمعتقد به هنری در شهر ورای معماری است،هنری مبتنی برارتباط. به گفته وی آمیختگی عناصری مانند بنا، طبیعت، ترافیک،تبلیغات و ... محصولی ایجاد میکند که تسلط بر طراحی این مجموعه (کل مرتبط) با تکیهبر مفهوم ارتباط امکانپذیراست.
فضای شهری به مثابه یکی از ارکان اصلی ساخت کالبدی شهر دارای مفهومی عام واجتماعی است. فضای شهری فضایی است که بههمه مردم اجازه میدهد به آن دسترسی داشتهباشند و درآن فعالیت کنند.
فضای شهری به ترکیبی اطلاق میشود که از فعالیتها، بناهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اداری، تجاری و مانند آن وعناصر و اجزای شهری بهصورتی آراسته،هماهنگ و واجدنظم و بالطبع با ارزشهای بصری سازمان یافته است.
فضای شهری جزئی جداییناپذیر ازساختار فضایی شهر در ادوار مختلف تاریخ شهر استو ازاین رو همچون ساخت کلی شهر تابع شرایط اجتماعی و اقتصادی متغیر بوده و درهرفرهنگی بهصورتهای گوناگون چون میدان، خیابان،تکیه، بازار، گذر و ... جلوه کردهاست.
فضای شهری به مثابه یکی از ارکان اصلی ساخت کالبدی شهر دارای مفهومی عام واجتماعی است. فضای شهری فضایی است که به همه مردم اجازه میدهد به آن دسترسی داشته باشند و در آن فعالیت کنند.
در این فضا فرصت آن وجود دارد که برخوردهای از پیش تدوین نشده بهوقوع بپیوندندوافراد در یک محیط اجتماعی جدید با هم اختلاط کنند. بنابراین شرط اساسی برایاینکه یک فضای عمومی، فضای شهری باشد برقراری تعاملات اجتماعی در آن است. طبق آنچه بیان شد فضای شهری مصنوعی است سازمان یافته، آراسته و واجد نظم بهصورت بستری برای فعالیتها و رفتارهای انسانی. انسان جزئی از این فضا است و باارزشها و هنجارهای خود به این فضا معنی و مفهوم میبخشد.
فضای شهری مکان اصلی حیات واقعی است، جای وقوع واقعه است، صحنه واقعی حادثه است و انباشت خاطره های جمعی و فردی.(حبیبی، 1378،ص 21)
زوکراعتقاد دارد که فضای شهری ساختاری است سازمان یافته، آراسته وواجد نظم، به صورت کالبدی برای فعالیت انسانی و بر قواعد معین و روشنی استوار است که عبارتند از : ارتباط میان شکل بدنه ساختمان های محصور کننده، همشکل و یکدست یامتنوع بودن آنها، ابعاد مطلق این بدنه ها نسبت به پهنا و درازای فضایی که در میان گرفته شده، زاویه گذر خیابان هایی که به میدان می رسند و سرانجام موقعیت و محل بناهای تاریخی، آبنماها، فواره ها یا عناطر سه بعدیدیگر.
فضای شهری و ابعاد آن
فضای شهری و ابعاد آن
فضاهای شهری ویژگیهای کالبدی وکارکردی متفاوتی در دوره های مختلف و بسترهای جغرافیایی و فرهنگی متفاوت به خودگرفته اند و از این روی تعاریف گوناگونی نیز از آنها به عمل آمده است. نگاهی به این تعاریف و دیدگاهها برای استخراج ابعاد مختلف یک فضای شهری نشان از دو عامل فرم (کالبد) و ماهیت (عملکرد) فضاهای شهری است.
کالبد و فعالیت در دوره باستانیکی است، اما در اواخر قرن هجدهم متفاوت از یکدیگر است. در این دوره شهر و فضاهای شهری کانون اندیشه ها، عواطف و احساسات بشری است. و از اواسط قرن بیستم تاکنون مفهوم فضای شهری به گونه دیگری است.
"فضای شهری به ترکیبی اطلاق می شود که از فعالیت ها، بناهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اداری، تجاری و مانند آن و عناصر و اجزای شهری به صورتی آراسته،هماهنگ و واجد نظم و زیبایی و بالطبع با ارزش های بصری تشکیل می گردد و از نظرفیزیکی دارای بدنه ای محصور کننده می باشد. بعبارتی فضای شهری جزئی از یک شهر است که بعنوان عرصه عمومی، تجلی گاه فعالیتهای شهری است."
بدین ترتیب در حال حاضر هرگونه فضایی را نمی توان فضای شهری قلمداد نمود؛ چرا که فضای شهری دارای ویژگیهایی ارتباطی بوده و بخشی از ارگانیسم زنده شهر است که با شرایط اجتماعی، اقتصادی و فنی در حال تغییر، مرتبط است و در غیراین صورت بجز حفره ای در میان ساختمانها و سایر اجزای شهری نخواهد بود.
بااین تعاریف فضای شهری امروزی حاصل نگرش توام به هر دو بعد فرم (کالبد) و عملکرد (محتوا) ست و ضرورتاً "فضای شهری را نه فقط باید از طریق ویژگیهای زیبایی شناختی آنبلکه باید از طریق تحلیل مشخصه های محتوای آن مورد بازشناسی قرار داد." بنابراین دربررسی و تحلیل تاثیرات آن نیز این دو فاکتور ملاک عمل خواهدبود.