و بزرگتر و
بزرگتر می شوند . شاید اگر در 4 دهه گذشته شهرنشینی , تفاوت درآمد روستایی و
شهری , جذابیت زرق و برق زندگی شهری , روستاییان را به شهر ها سوق می داد ,
امروزه علاوه بر موارد یاد شده ناهمسانی امکانات شهرستانهای کوچک نسبت به
کلان شهر ها , عدم تمرکز زدایی از شهرهای بزرگ و نیاز به بهره مندی از
خدمات مختلفی چون خدمات درمانی , تجاری و علمی , توجه مردم را به سوی شهر
های بزرگ جلب می کند که ما شاهد توسعه جمعیتی شهر های قدیمی هستیم . از این
رو از آغاز شهر نشینی در ایران با 2 نوع جریان مهاجرت , یعنی مهاجرت از
روستا ها به شهر ها ومهاجرت از شهر های کوچک به کلان شهر ها روبرو بوده ایم
که در اصطلاح اکولوژی شهری , هجوم (Invasion) به شهر های بزرگ را شاهد
بوده ایم که در ادامه , تغییرات دیگری را چون توالی , تراکم , جدایی را نیز
در سیستم اکولوژی شهری به همراه داشته که در جای خود قابل بحث و بررسی است
. اما بعد بسیار پیچیده تر موضوع علاوه بر جابجایی مکانی و فیزیکی جمعیت ,
دگرگونی در هویت ها و تاثیر و تاثر متقابل بین اقوام است که با حرکت خاصی
همراه است . چرا که فرهنگ قومیت های خاص با تعیید در مکان مشخص و پشت سر
گذاشتن چالشهای پیش رو در برابر ناکامی ها و ضعفهای گذشته و از سویی
رویارویی با اندیشه های جدید و زایش فرهنگی نو , دقیق تر قابل بحث و بررسی
بودند و از دیدگاه دگرگونی های اجتماعی , فرهنگی و سیاسی نیز فرهنگ اقوام
در یک محدوده مشخص به عنوان واحد تحلیلی مجزا و مستقل , بررسی و ارزیابی می
شد . در صورتی که در وضعیت فعلی با روند رو به رشد فرهنگ شهری و کاهش
همبستگی های اجتماعی و ارگانیک و تنوع مکانیکی و الکترونیکی ارتباطات
اجتماعی حتی در جوامع اصیل , موضوع تحلیل هویت ها چه بسا پیچیده تر از
گذشته است . لذا امروز در کشورمان شاهد این نکته قابل تامل هستیم که نوع
شهر نشینی و توسعه شهری هنوز با روند توسعه صنعتی و توسعه زیست محیطی و
توسعه پایدار , به طور توامان هماهنگ نیست و رشدی یک جانبه و مهار نشدنی به
خود گرفته است . البته هرچه نظریه پردازان , بحث توسعه شهر نشینی را نیز
یکی از مولفه های توسعه در نظر گرفته اند , اما این نمای تمدن جدید در
کشورمان نمود دیگری دارد و درون چند لایه شهر نشینی در کشور , حقایق دیگری
را به نمایش می گذارد , در حال حاضر کلان شهری مانند تهران همچنان از غرب و
شرق و جنوب گسترش می یابد تا شاید از تمرکز جمعیت در این شهر جلوگیری شود و
برنامه ریزان کشور در مقابله با چالشهای بوجود آمده و به دنبال گسترش شهر
نشینی و چندین و چند مشکل و معضل اقتصادی و اجتماعی دست به کار شدند و
برنامه هایی را برای جلوگیری از تراکم جمعیت در شهرهای بزرگ تنظیم کردند که
عمده آن , تاسیس شهرهای جدید است . پس از تصویب تاسیس شهر های جدید که در
سال 1364 از سوی هیئت وزیران به تصویب رسید , ساخت 12 شهر جدید در اطراف
شهرهای بزرگ تهران , اصفهان , مشهد . تبریز , شیراز و اهواز پیشنهاد شد اما
با گسترش شهر نشینی و به تناسب آن دگردیسی فرهنگی , اقتصادی و از سویی
الگوی زندگی جدید , ما با 2 نوع بافت شهر های جدید روبرو هستیم . نوع اول
شهرهای جدید مانند فولاد شهر در اصفهان , مهاجران در اراک که بر مبنای
سرمایه گذاریهای از پیش تعیین شده برای جذب جمعیت و تامین نیروی انسانی جهت
طرحها و پروژه های دائمی بنا شده اند که در این گونه شهر ها سکونت
شهروندان تا حدودی متناسب با شغل دیگر ساکنان بوده و طبق تدابیری از پیش
تعیین شده که امکانات رفاهی مورد نیاز را فراهم می آورد و در نهایت موجب
اسکان جمعیتی می شود و تا حدودی با اهداف و برنامه ریزی های بلند مدت ساخت و
عمران اولیه شهر ارتباط دارند , به طوری که در کوتاه مدت , شغل مشترک ,
اهداف مشترک , رده های شغلی مختلف و مورد نیاز در شهر , تفاوت فرهنگی و
هویتی را تحت الشعاع قرار داده و آنان در مدتی نه چندان طولانی جایگاه
اجتماعی , شغل و فرهنگی خود را باز می یابند . نوع دوم از شهر های جدید
التاسیس , مانند هشتگرد و پردیس اطراف تهران شهر هایی هستند که با هدف
برقراری تعادل در توزیع جمعیت ساخته شده اند که در این نوع از شهر های جدید
, آنچه بیش از همه نیاز به توجه و بازنگری دارد و غفلت از آن , کمتر از بی
توجهی به گسترش شهر نشینی هایی بی رویه نیست , وضعیت متفاوت این شهر هاست .
به طوری که در برخی از آنها مشکلاتی چون کمبود آب آسامیدنی سالم , وضعیت
نامطلوب دفع فاضلاب , تنوع جمعیتی و عدم انسجام فرهنگی , نبود برنامه ریزی
برای اشتغالزایی نیروهای تحصیلکرده و عادی به وضوح به چشم می خورد . لذا در
این شهر ها , خانواده های مختلف با میزان تحصیلان و درآمدهای گوناگون با
هم زندگی می کنند . اما برخی پس از مدتی ترجیح می دهند خانه های خود را
اجاره دهند و در مکان هایی با شرایط بهتر ساکن شوند که این بر سیال بودن
بودن جمعیت این شهر ها دلالت دارد و اگر از آنها پرسش شود دلیل جابجایی و
ساکن نبودن شما چیست , دلایل گوناگونی را می شنویم که در جای خود قابل
بررسی و پژوهش همه جانبه است . لذا عواملی چند , ضرورت بازنگری به ساختار
این شهر های جدید را برایمان آشکار می کند که عمدتآ بیانگر ناهماهنگی و
ناکارآمدی بستر های اجتماعی , فرهنگی , اقتصادی , خدماتی و حتی سیاسی در
اینگونه شهر هاست
نویسنده مقاله : ابوالقضل کشاورز