بهطور
کلی، واژهٔ مهاجرت در مفهوم جابهجائى و انتقال جمعیت در مکان با تحرک
جغرافیائى جمعیت استعمال مىشود. در تعریف مهاجرت باید مفهوم عام کلمه را
از مفهوم خاص آن جدا کرد: مهاجرت بهمعناى عام کلمه عبارت است از: ترک
سرزمین اصلى و سکونت در سرزمین دیگر بهطور موقت یا دایم؛ و مهاجرت
بهمعناى خاص آن عبارت است از نقل مکان انفرادى یا جمعى انسانها با تغییر
محل اقامت بهطور دایم یا براى مدتى طولانى (بیش از یک سال).
|
|
مهاجرت در معناى
عام شامل مهاجرتهاى موقت روزانه، مهاجرتهاى فصلى براى کار، مهاجرتهاى
میان مدت و بلند مدت و مهاجرت دایمى مىگردد اما دو گونهٔ نخست در تعریف
خاص مهاجرت داخل نمىشوند.
|
|
مهاجرت در مفهوم
جمعیت شناختى کلمه با کوچ مداوم انسان در جوامع ابتدائى و کوچ عشایرى و
همچنین حرکات جغرافیائى کوتاه مدت مانند سفر یا مسافرت متمایز است و در
مورد جمعیتهائى بهکار مىرود که نسبتاً استقرار یافتهاند.
|
|
از آنجا که در
جمعیتشناسى انجام مطالعات مربوط به مهاجرت در کل کشور دشوارىهاى زیادى
دارد، بهمنظور امکان بررسی، به کسى که محل اقامت فعلى و محل تولد او یکى
نباشد مهاجر اطلاق مىشود. در این تعریف مدت مهاجر بودن را ده سال در نظر
مىگیرند.
|
|
|
در مطالعهٔ مهاجرت و
انواع آن، صاحبنظران جمعیتى بهگونههائى اشاره کرده و به طبقهبندىهائى
دست زدهاند. عدهاى در بررسىهاى خود، از مهاجرتهاى طبیعى یا عادى (الف)
و بىرویه یا کنترل نشده (ب) سخن به میان مىآورند و منظور آنها از این
مقولهها از یکسو آن است که آیا مهاجرت افراد برنامهریزى شده و منظم است
یا بىبرنامه و غیرمنظم، و از سوى دیگر اینکه آیا مهاجرت بهعنوان یک
پدیدهٔ عادى و بهنجار مطرح است یا بهصورت یک مسئلهٔ مرضى و نابهنجار.
|
|
گونهٔ دیگر
طبقهبندى مهاجرت از ویلیام پترسون (W. peterson) است که در این مورد پنج
نوع مهاجرت اصلى تشخیص مىدهد: ابتدائی، اجباری، غیراختیاری، اختیارى و
جمعی. مهاجرت ابتدائى کوچ سرگردانان مانند شکارگران، گردآورندگان خوراک و
شبانکارگان را در برمىگیرد؛ مهاجرت اجبارى به انتقال یا جابهجائى مردم
بهوسیلهٔ دولت اشاره دارد؛ در مهاجرت غیراختیاری، مهاجرت قدرت تصمیم دارند
ولى بنا بهعللى وادار به مهاجرت مىشوند؛ مهاجرت اختیارى معمولاً به تحرک
افرادى که انگیزهٔ یافتن چیزهاى تازه، حادثهجوئى و بهبود زندگى دارند
اطلاق مىشود؛ و مهاجرت جمعى زمانى صورت مىگیرد که به شکل یک شیوهٔ و
الگوى گروهى باشد (رانگ، ۱۳۴۹؛ ۹۷).
|
|
- زمان مهاجرت: از این نظر، دو نوع مهاجرت دیده مىشود: کوتاه مدت (موقت) و بلند مدت (دایمى یا براى مدت زیاد).
|
|
- مسافت طى شده: از این دیدگاه، دو نوع مهاجرت وجود دارد: مهاجرتهاى نزدیک و مهاجرتهاى دور.
|
|
- خواست مهاجرین:
از این لحاظ، دو نوع مهاجرت دیده مىشود: مهاجرت ارادى و خودخواسته که
معمولاً بهصورت انفرادى براى بهبود زندگى و یافتن کار صورت مىگیرد،
مهاجرت اجبارى که بهصورت انفرادى یا جمعى بهدلیل ضرورتهاى اقتصادی،
سیاسى و غیره انجام مىپذیرد.
|
|
- قلمرو سیاسى: در
رابطه با حدود ملى و سیاسى یک کشور به دو نوع مهاجرت برخورد مىکنیم: داخلى
و خارجی. 'مهاجرتهاى داخلی' (internal migration) مىتوانند در سه سطح
مورد مطالعه قرار گیرند: شهر به شهر، روستا به شهر و روستا به روستا.
'مهاجرتهاى خارجی' (external migration) نیز در سه لایه دیده مىشوند:
منطقهای، دورن قارهاى و میان قارهای.
|
|
در مورد یک سرزمین،
مهاجرت خارجى یا 'برون مرزی' متضمن عبور از مرزهاى آن سرزمین است. هرگاه
سرزمین مورد بحث کشور مستقلى باشد، عبور از مرزهاى آن را 'مهاجرت
بینالمللی' (international migration) خوانند. مهاجرت در داخل یک کشور،
یعنى حرکت از یک قسمت کشور به قسمت دیگر آن را مهاجرت داخلى یا 'درون
مرزی' مىخوانند.
|
|
در مهاجرتهاى بینالمللى مهاجران را به چهار گروه عمده تقسیم مىکنند:
|
|
۱. مهاجران دایمى
که در شرایط خاص زمانى به برخى از کشورها مىروند. 'فرار مغزها' (brain
drain) یا مهاجرت صاحبان تخصص و علم از این دستهاند.
|
|
۲. مهاجران در جستجوى کار که عمدهترین مهاجران بینالمللى را تشکیل مىدهند.
|
|
۳. مهاجران غیرقانونى و بدون مجوز که بهعلت وجود موانع در جهت رفت و آمد مجاز، به این نحو عمل مىکنند.
|
|
۴. آوارگان جنگى و سیاسى و پناهندگان که در شرایط و وضعیتهاى وخیم در برخى از کشورها دیده مىشوند.
|
|
محل خروج مهاجران
را 'مبدأ' (departure) و محل ورود آن را 'مقصد' (destination) مهاجرت
گویند. مهاجرت به اعتبار مبدأ را 'برون کوچی' (emigration) و به اعتبار
مقصد را 'دورن کوچی' (immigration)، و منطقهٔ مبدأ مهاجرت را 'مهاجر
فرست' و مقصد آن را 'مهاجر پذیر' مىنامند.
|
|
|
|