رامسر شهر من

افزایش سطح مشارکت علمی جوانان در حوزه مدیریت شهری از طریق حساس سازی ، آشناسازی و فعال سازی آنان است.

رامسر شهر من

افزایش سطح مشارکت علمی جوانان در حوزه مدیریت شهری از طریق حساس سازی ، آشناسازی و فعال سازی آنان است.

بررسی روند شهرنشینی در ایران‌

توزیع جمعیت در خاک یک کشور به عوامل تاریخی و ویژگی‌های زمانی بستگی دارد. در حالی که ساکنان اولیه زمین تنها به خاطر امکانات تغذیه، شرایط آب و هوایی و جغرافیایی در یک منطقه خاص ساکن می‌شدند اما جمعیت‌های کنونی به دلایل متفاوتی در یک منطقه مستقر می‌شوند. ‌

فرآیند تغییر نحوه زندگی انسان از گروه‌های چادرنشین به جوامع یکجانشین، با اهلی کردن گیاهان و حیوانات آغاز شد. توسعه کشاورزی در چند هزار سال قبل منجر به ظهور نخستین شهرها شد زیرا توانایی تولید غذا در محل، امکان اسکان دایمی را میسر ساخت. با این حال در طول تاریخ، جمعیت به طور گسترده‌ای در مناطق قابل سکونت جهان پراکنده شد اما تنها در قرن بیستم بود که فرآیند برنامه‌ریزی توزیع جمعیت در هر کشور مورد توجه قرار گرفت.

طی قرن بیستم و با ظهور کلان‌شهرها(‌‌Metropolises) و مناطقی با تراکم جمعیتی بالا، نیاز به آگاهی از توزیع جمعیت و تجزیه و تحلیل آن احساس شد زیرا مناطق پرازدحام، برنامه‌ریزی دقیق‌تر خدمات عمومی و توجه بیشتر به راهبردهای محیط‌زیستی درازمدت را می‌طلبید.  
رشد امکانات بهداشتی و تامین نیازهای خوراکی به دنبال دگرگونی در ابزارهای تولید، زمینه مناسبی برای افزایش جمعیت فراهم ساخت. رشد بالای جمعیت در دنیا به ویژه در کشورهای پیشرفته طی اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، اندیشه کنترل جمعیت متاثر از دیدگاه مالتوس را تقویت کرد. این افزایش جمعیت که متناسب با ساخت زندگی آن دوران یعنی روستایی - زراعی نبود، منجر به آغاز مهاجرت‌های روستا - شهری و حتی بین قاره‌ای (از قاره اروپا به آمریکا) شد و مهاجرت‌ها در شکل‌گیری سکونتگاه‌های جدید و افزایش جمعیت شهرهای قدیمی کارساز افتاد.

پس از تثبیت صنعتی شدن و بهره‌گیری از ابزارهای نوین در بخش کشاورزی و دیگر فعالیت‌های روستایی آهنگ رشد مهاجرت‌های روستا - شهری در آن کشورها کاهش یافت. از این به بعد با افزایش فاصله بین کشورهای توسعه یافته و کشورهای توسعه نیافته از یک سو و نابرابری و تفاوت داخلی در درون کشورهای توسعه نیافته از سوی دیگر، مهاجرت روستا - شهری در این کشورها فزونی گرفت به گونه‌ای که علاوه بر تشکیل کلان‌شهرهای غیرسازمان‌یافته، پدیده‌هایی مانند بیکاری، فقر، حاشیه‌نشینی و انحراف‌ها را در این شهرها موجب شد.

شهرنشینی، جامعه ایران را طی سه دهه گذشته دستخوش تحولات زیادی ساخته است در حالی که خود شهرنشینی در ارتباط با پدیده دیگری همچون رشد جمعیت، قابل بررسی است.

در واقع ایران طی دهه‌های اخیر با این دو پدیده مرتبط به هم یعنی افزایش جمعیت و رشد شهرنشینی مواجه بوده است. این دو به صورت متقابل بر یکدیگر اثر نهاده و ترکیب و توزیع جمعیت کشور را تحت تاثیر قرار داده‌اند.



تحولات جمعیتی ایران‌

ایران در طول تاریخ با دشواری‌های محیطی و غیرمحیطی بسیاری رو به رو بوده است که تا حدود زیادی بر جمعیت، رشد یا کاهش آن تاثیر داشته‌اند. در گذشته عوامل طبیعی و محیطی همچون بیماری‌های واگیر، خشکسالی‌ها، قحطی‌ها و حوادث طبیعی همچون سیل و زلزله و عوامل غیرمحیطی مانند جنگ و درگیری‌های محلی و منطقه‌ای و تا حدودی مهاجرت‌ها بر جمعیت ایران موثر بوده‌اند.

براساس آمارهای موجود و برآوردهای انجام شده از جمعیت ایران از سال 1260 تا 1300‌ شمسی نرخ رشد جمعیت ایران بسیار پایین بوده است. رشد جمعیت در ایران در شرایط نابسامان طبیعی و قحطی‌ها، بیماری‌های واگیر و کشنده، آرام و کند بوده است. در بین سال‌های 1179 تا 1279 شمسی جمعیت کشور در وضعیت نامطلوبی به سر می‌برد.‌

رشد پایین و ثابت جمعیت سال 1300 و قبل‌از آن، از سال1305 متحول شد و تا سال 1335 روبه‌افزایش بود و تا سال 1345 نیز رشد1/3 درصدی خود را حفظ کرد، اما برنامه‌های کنترل جمعیت باعث کاهش آن- هرچند بسیار محدود- در سرشماری سال 1355 شد. با پیروزی انقلاب اسلامی و اجرای سیاست‌های جدید کنترل جمعیت از یک سو و بروز جنگ ایران و عراق، متوسط رشد سالانه افزایش یافت و به 9/3 درصد در سرشماری 1365 رسید از دهه هفتاد به طور مجدد سیاست‌های کنترل موالید به اجرا گذاشته شد و منجر به کاهش متوسط جمعیت به رقم 6/1 درصد طی سال‌های 1375 تا 1385 شده است.

تعداد جمعیت کشور نیز همچون نرخ رشد جمعیت طی سال‌های 1260تا 1300 رشد کندی تجربه کرده و 7654هزار نفر به 9707 هزار نفر رسیده است. از این سال‌ها به بعد، کنترل مرگ ومیر و توسعه بهداشت در اثر بهره‌گیری از برخی امکانات جدید و در نتیجه افزایش رشد جمعیت، تعداد مطلق جمعیت نیز به سرعت افزایش یافت و در نهایت به رقم 70496 هزار نفر در سال 1385 رسیده و می‌توان گفت که جمعیت کشور طی 80سال اخیرهفت برابر شده است. جدول شماره یک تعداد جمعیت و متوسط رشد سالانه جمعیت کشور را از سال 1260تا 1385 نشان می‌دهد.

یکی از نظریات مهم در مورد شهرنشینی، مفهوم <انقلاب شهری> گوردون چایلد(‌‌Child.G) است.

از نظر وی، پیدایش شهرها با دو انقلاب عظیم در ساخت اقتصادی و سازمان‌های اجتماعی همراه بوده است و این دو تحول خود پیامد رشد جمعیت بود.

از نظر چایلد ویژگی متمایزکننده روستا از شهر عبارت ‌است از: ‌

*‌ گستردگی نخستین شهرها از نظر وسعت و تراکم در مقایسه با روستاهای زمان خود.

* نوع فعالیت ساکنان شهر به طور عمده غیرکشاورزی است.

* تفاوت بناهای شهری با بناهای روستایی.

* وجود مالیات برای تولیدات روستایی.

* وجود طبقات در شهر.

* اختراع خط برای نیازهای زندگی شهری.

* پیشرفت علوم ریاضی و نجوم.

* اجتماع متخصصان تمام وقت در شهرها.

* پیدایش و گسترش تجارت اشیای تجملی با مناطق دوردست.

* استقرار روابط سازمان‌یافته سیاسی و حکومتی به‌جای روابط قومی.

* افرادی مانند رابرت آدامز(‌‌Adams.R) با انتقاد از چایلد، برخی ویژگی‌های یادشده را مربوط به شهرهای غیرمتمدن می‌داند.

او برای(‌‌Obray) اجزای تشکیل‌دهنده رشد جمعیت شهری را شامل سه منبع مشخص می‌داند:

* خالص مهاجرت (مهاجران وارد شده منهای مهاجران خارج شده) که شامل مهاجران روستایی و سایر کشورها می‌شود.

* افزایش طبیعی جمعیت( موالید منهای مرگ‌ومیر) که شامل افزایش طبیعی جمعیت بومی، جمعیت مهاجران و مناطق باز تعریف شده است.

* باز تعریف جمعیت شهری که شامل پیوستگی در جمعیت شهری و تعریف جمعیت شهری است.

از نظر او برای دوجزء نخست یعنی افزایش طبیعی و مهاجرت خالص مهم‌ترین عوامل در رشد جمعیت شهرهاست و رشد جمعیت به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه بیشتر به واسطه افزایش طبیعی صورت می‌گیرد.

در مرحله نخست، یعنی زمانی که سطح شهرنشینی پایین و میزان افزایش طبیعی جمعیت شهر و روستا بالاست، خالص مهاجرت به طورکلی بیش‌از افزایش طبیعی در افزایش جمعیت شهری نقش دارد.‌

درمرحله میانی رشد شهرنشینی افزایش طبیعی نقش مسلط دارد و در مرحله پایانی که شهرنشینی در سطحی بالا و آهنگ افزایش طبیعی جمعیت پایین است، احتمالا، رابطه معکوس و دوباره خالص مهاجرت عنصر اساسی رشد جمعیت شهری می‌شود. امانی در کتاب خود تحت عنوان <جمعیت‌شناسی عمومی ایران> عنوان کرده است که جمعیت مجموعه شهرها از چهار عامل نشات می‌گیرد: اول، جمعیت مقیم شهر و افزایش طبیعی آن (تفاضل موالید و مرگ و میر) طی مدت معین. دوم، مهاجرت‌هایی که از نقاط دیگر اعم از شهر و روستا و حتی سایر کشورها به شهرها صورت می‌گیرد. سوم، ادغام حومه‌ها و اقمار شهری به محدوده شهرها و چهارم، تبدیل نقاط روستایی به شهر در نتیجه رشد شهری و جاذبه جمعیتی شهرها و در نتیجه فرا رفتن از ضابطه حداقل جمعیت شهری. ‌

در مجموع پدیده افزایش شهرنشینی را در کشور می‌توان معلول عواملی نظیر مهاجرت روستاییان به شهرها به دلیل توسعه صنعتی، اسکان و تمرکز عشایر در شهرهای نوبنیاد، تبدیل شدن تعدادی از نقاط روستایی به شهر و استحاله آبادی‌های اطراف شهرهای بزرگ دانست. ‌

یکی از عوامل افزایش میزان شهرنشینی در کشور افزایش طبیعی جمعیت نقاط شهری است.

اطلاعات سازمان ثبت احوال کشور نشان می‌دهد که طی دوره ده ساله 1375 تا 1385 در نقاط شهری کشور، تعداد 8328 هزار مورد موالید و 2672 هزار مورد مرگ و میر داشته‌ایم. بنابراین طی دوره یاد شده تعداد 5656 هزار نفر به طور طبیعی به جمعیت شهرهای کشور اضافه شده است.

یکی دیگر از عوامل مهم موثر بر افزایش میزان شهرنشینی مهاجرت از سایر نقاط به نقاط شهری است. براساس اطلاعات سرشماری سال 1385 طی دوره ده ساله سرشماری‌های 1375 تا 1385 در مجموع 12 میلیون و 148 هزار و 148 نفر در کشور جابه‌جا شده‌اند،‌ از این تعداد 3 میلیون و 394 هزار و 96 نفر از نقاط روستایی نقل مکان کرده‌اند و اکثر قریب به اتفاق آنان در نقاط شهری ساکن شده‌اند. تعداد 8 میلیون و 389 هزار و 676 نفر از نقاط شهری مهاجرت کرده‌اند و در سایر نقاط که بیشتر شهرهای بزرگ است، سکونت گزیده‌اند، تعداد 260 هزار و 495 نفر از خارج از کشور به داخل مهاجرت کرده‌اند و در نهایت تعداد 103 هزار و 881 نفر مهاجر داشته‌ایم که مبدا مهاجرت آنان نامشخص بوده است. ‌

همانگونه که عنوان شد، یکی از مهم‌ترین عوامل افزایش میزان شهرنشینی تبدیل نقاط روستایی به نقاط شهری است. در سال 1335 در مجموع در کشور، 199 نقطه شهری وجود داشته است که در سال‌های 1345، 1355، 1365، 1375 و 1385 به ترتیب به 272، 373، 496، 612 و 1016 نقطه شهری افزایش یافته است. جدول شماره 2 تحولات تعداد و نرخ رشد شهرهای کشور را به تفکیک سال نشان می‌دهد. ‌

همانگونه که از اطلاعات جدول برمی‌آید افزایش تعداد شهرها تا سال 1375 روندی ملایم داشته است و به یکباره در سال 1385 به شدت افزایش می‌یابد (66 درصد افزایش از سال 1375 تا 1385) از دلایل مهم افزایش سریع میزان شهرنشینی در سال 1385 افزایش تعداد شهرهای کشور است.




تحولات شهرنشینی در ایران

برآوردهای انجام شده در خصوص تعداد جمعیت کشور نشان می‌دهد که تعداد جمعیت در سال 1305 حدود 10 هزار و 456 هزار نفر بوده است. از این تعداد 1997 هزار نفر (1/19 درصد) در شهرها و 8459 هزار نفر (9/80 درصد) در روستاها زندگی می‌کرده‌اند. رقم کل جمعیت کشور در سال 1335 که نخستین سرشماری عمومی نفوس و مسکن انجام پذیرفت 18 هزار و 955 هزار نفر بوده است که از این تعداد 5954 هزار نفر (4/31 درصد) در شهرها و 13001 هزار نفر (6/68 درصد) در روستاها سکونت داشته‌اند. ‌

رقم کل جمعیت کشور و میزان شهرنشینی طی سال‌های 1335 تا 1385 همواره روند افزایشی داشته و کل جمعیت کشور در سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 حدود 70 هزار و 496 هزار نفر گزارش شده است که 48 هزار و 260 هزار نفر (5/68 درصد) در نقاط شهری 22 هزار و 236 هزار نفر (5/31 درصد) در نقاط روستایی سکونت داشته‌اند.‌

موارد یاد شده نشان از افزایش‌ سریع میزان شهرنشینی در پنجاه سال اخیر دارد و ارقام بررسی شده در این دوره، نشان‌دهنده بیش از دو برابر شدن میزان شهرنشینی و هشت برابر شدن تعداد جمعیت شهری در کشور است. البته پیش‌بینی میزان شهرنشینی برای سال‌های اخیر بسیار کمتر از رقم مورد انتظار بوده و میزان شهرنشینی موجود بیشتر از رقم مورد انتظار برای سال 1385 است.‌

جدول شماره 3 تعداد و نسبت جمعیت به تفکیک منطقه محل سکونت و سال را نشان می‌دهد.

محاسبات به عمل آمده در خصوص میانگین نرخ رشد جمعیت شهری و روستایی و کل کشور (جدول 3)، نشان می‌دهد که طی سال‌های 1305 تا 1315 میانگین نرخ رشد جمعیت کل کشور 34/1 درصد بوده است. در این سال‌ها میانگین نرخ رشد جمعیت نقاط شهری کشور 26/2 و میانگین نرخ رشد جمعیت نقاط روستایی کشور 11/1 درصد بوده است.

طی سال‌های گذشته بیشترین میانگین نرخ رشد جمعیت شهری مربوط به سال‌های 1325 تا 1335 و 1355 تا 1365 بوده که هم زمان با افزایش نرخ رشد کل جمعیت کشور است. میانگین نرخ رشد جمعیت کشور در سال‌های گذشته پس از پشت سر گذاشتن نوسان‌های زیاد سرانجام به رقم 62/1 درصد طی سال‌های 1375 تا 1385 رسیده است.

طی دوره یاد شده میانگین نرخ رشد جمعیت شهری 74/2 درصد و میانگین نرخ رشد جمعیت روستایی کشور 44/0- درصد بوده است. همانطور که پیش از این عنوان شد از علل عمده افزایش تعداد جمعیت و میانگین نرخ رشد جمعیت شهری در سال‌های مورد بررسی و به ویژه سال‌های اخیر می‌توان به افزایش مهاجرت روستاییان به شهرها، افزایش تعداد شهرها که طی ده سال گذشته افزایش یافته است و استحاله نقاط روستایی اشاره کرد. بنابراین با وجود بالا بودن میزان باروری نقاط روستایی در مقایسه با مناطق شهری میانگین نرخ رشد جمعیت روستایی کشور تا حد 44/0 دهم درصد کاهش یافته است.



میزان شهرنشینی در استان‌های کشور

اطلاعات موجود نشان‌دهنده توزیع نامتوازن میزان شهرنشینی در استان‌های کشور است. سه استان دارای کمترین میزان شهرنشینی، استان‌های هرمزگان (11/47 درصد) کهگیلویه و بویراحمد(64/47 درصد) و خراسان شمالی (36/48 درصد) و سه استان دارای بیشترین میزان شهرنشینی، استان‌های قم(92/93 درصد) ، تهران (34/91 درصد) و اصفهان (32/83 درصد) بوده‌اند . این در حالی است که بیشترین تعداد جمعیت شهرنشین در استان تهران با جمعیت شهری 12 میلیون و 260 هزار و 431 نفر است و پس از تهران استان‌های خراسان رضوی با 3 میلیون و 811 هزار و 900 نفر، اصفهان 3 میلیون و 798 هزار و 728 نفر و خوزستان با 2 میلیون و 873 هزار و 564 نفر جمعیت شهری در رتبه‌های بعدی بیشترین تعداد جمعیت شهری قرار دارند و کمترین جمعیت شهری مربوط به استان کهگیلویه و بویراحمد با تعداد جمعیت شهری 302 هزار و 192 نفر است. پس از این استان، استان‌های خراسان جنوبی با 326 هزار و 695 نفر، ایلام با 331 هزار و 231 نفر و خراسان شمالی با 392 هزار و 458 نفر جمعیت شهری در رتبه‌های بعدی و کمترین تعداد جمعیت شهری هستند.

همانطور که از اطلاعات برمی‌آید شکاف عمیقی از نظر میزان شهرنشینی و تعداد جمعیت شهرنشین بین استان‌های کشور وجود دارد که این پدیده خود معلول علل و تفاوت‌های مختلف اقتصادی و اجتماعی بین استان‌های کشور است که از جمله می‌توان به سطح توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و تفاوت شیوه معیشت در استان‌ها اشاره کرد.



نتیجه‌گیری‌

نتایج به دست آمده از بررسی‌ داده‌ها و آمار موجود کشور نشا‌ندهنده افزایش سریع تعداد جمعیت ساکن در مناطق شهری، در نتیجه افزایش میزان شهرنشینی در دهه‌های اخیر بوده است.‌

افزایش جمعیت شهرنشین در ایران در سه شیوه ممکن یعنی رشد طبیعی، مهاجرت روستا - شهری و تبدیل مناطق روستایی به شهر یا الحاق مناطق حاشیه شهرها به شهر قابل توجیه است.‌

رقم کل جمعیت کشور و میزان شهرنشینی طی سال‌های گذشته همواره روند افزایشی داشته است و کل جمیعت کشور در سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385، 70496 هزار نفر گزارش شده است که 48260 هزار نفر (5/68 درصد) در نقاط شهری و 22236 هزار نفر (5/31 درصد) در نقاط روستایی سکونت داشته‌اند اطلاعات بررسی شده نشان از افزایش سریع میزان شهرنشینی در پنجاه سال اخیر دارد و ارقام، نشان‌دهنده بیش از دو برابر شدن میزان شهرنشینی و هشت برابر شدن تعداد جمعیت شهری در کشور است.

میانگین نرخ رشد جمعیت شهری نیز از سال‌های 1305تا 1315، 26/2 درصد بوده است و بیشترین نرخ رشد جمعیت شهری کشور در سال‌های 1325 تا 1365 بوده که در این سال‌ها میانگین نرخ رشد جمعیت شهری کشور بالای پنج درصد است. البته در این سال‌ها میانگین نرخ رشد کل جمعیت کشور نیز بالا بوده و بخش عطیمی از رشد جمعیت شهری کشور مربوط به رشد طبیعی جمعیت است.‌

از سال 1365 به بعد هم زمان با کاهش میانگین نرخ رشد کل جمعیت میانگین نرخ رشد جمعیت شهری نیز کاهش یافته و به رقم 74/2 درصد طی سال‌های 1375 تا 1385 رسیده است.‌

قابل ذکر است که طی سال‌های یاد شده میانگین نرخ رشد جمعیت روستایی کشور منفی شده که بخشی از این کاهش مربوط به مهاجرت روستاییان به شهرها و بخشی نیز مربوط به تبدیل نقاط روستایی به شهر و استحاله نقاط روستایی در شهرها بوده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد